حکم فقاعفُقّاع، نوعی نوشابه میباشد. ۱ - کاربرد فقهیاز عنوان یاد شده در باب طهارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند. ۲ - منظور از فقاعدر اینکه فقّاع عبارت است از نوشابه برگرفته شده از جو به گونه مخصوص یا شامل نوشابه تهیه شده از کشمش، گندم و غیر آن که در عرف به آن فقّاع گویند نیز میشود، دو احتمال مطرح است. دیدگاه بیشتر فقها احتمال نخست است. مقصود از گونه مخصوص آن است که جو را در آب بخیسانند، چند روز آن را رها کنند تا به جوش آید و روی آن کف بسته شود یا کمی آن را بپزند، سپس رها کنند تا این گونه شود. به عقیده امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله «فقاع شراب مخصوصی است که غالباً از جو گرفته میشود. اما اگر از غیر جو گرفته شده باشد حرمت و نجاست آن مورد تامل است؛ اگرچه به آن فقاع گفته شود، مگر آنکه مستکننده باشد.» [۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۲۴، کتاب الطهارة، القول فی النجاسات، التاسع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
ایشان همچنین در باب اطعمه و اشربه کتاب مذکور مینویسند: «فُقّاع» درصورتیکه دارای نشیش و جوشش باشد، از محرمات است اگرچه مسکر نباشد. و فقاع، شراب معروفی است که در اوایل غالباً از جو گرفته میشد. و ماء الشعیر (آب جو) که بین اطبّاء معمول است از فقاع نمیباشد.» [۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۷۸، کتاب الاطعمة و الاشربة، القول فی غیر الحیوان، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۳ - شرایط حرمتبنابر این، در فقّاع دو چیز شرط است: یکی گرفته شدن از جو و دیگری جوشیدن با صدق عنوان فقّاع بر آن. احکامی که بر فقّاع بار میشود بر نوشابه فاقد یکی از دو شرط یاد شده بار نمیشود، مگر آنکه مست کننده باشد. [۴]
مصباح الهدی، ج۱، ص ۴۳۳ - ۴۳۴.
۴ - حکمفقّاع در حکم ملحق به خمر است؛ از این رو، نوشیدن آن حرام و بنابر قول به نجاست خمر، نجس است. [۶]
التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص ۱۳۶.
حکم یاد شده نسبت به فقّاعی که خود به خود جوش آمده قطعی و اتفاقی است؛ لیکن نسبت به فقّاعی که با پختن به جوش آمده اختلاف است. برخی تصریح به اختصاص به مورد اول کردهاند. [۷]
مصباح الهدی، ج۱، ص ۴۳۴.
حرمت و نجاست فقّاع اختصاص به صورت مست کننده بودن آن ندارد؛ بلکه شامل فقّاعی که مست کننده نیست نیز میشود. آب جویی که امروزه به آن ماء الشعیر گفته میشود، پاک و حلال است. [۱۰]
العروة الوثقی، ج۱، ص ۱۴۵.
[۱۱]
التنقیح (الطهارة)، ج۲، ص ۱۳۹.
به عقیده امام خمینی «خوردن بر سر سفرهای که در آن چیزی از شراب - بلکه مسکرات دیگر و همچنین فقّاع - خورده شود، حراماست.» [۱۲]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۸۴، کتاب الاطعمة و الاشربة، القول فی غیر الحیوان، مسالة۳۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
و «بر کسی که مسکر یا فقّاع - اگرچه مسکر نباشد - بخورد حدّ واجب است، به شرطی که خورنده آن بالغ و عاقل و مختار بوده و حکم و موضوع را بداند؛ پس بر بچه و دیوانه و مکره و جاهل بهحکم و موضوع یا به یکی از آنها - درصورتیکه جهل بهحکم در حق او ممکن باشد - حدی نمیباشد.» [۱۳]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۱، کتاب الحدود، الفصل الرابع فی حد المسکر، القول فی موجبه و کیفیته، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
به بیان دیگر «در مسکر بین انواع آن مانند آنچه که از انگور گرفته میشود و آن خمر میباشد، یا از خرما گرفته میشود و آن نبیذ است، یا از کشمش گرفته میشود و آن نقیع است، یا از عسل گرفته میشود و آن بتع است، یا از جو گرفته میشود و آن مزر است، یا از گندم گرفته میشود، یا از ارزن یا از غیر آنها گرفته میشود، فرقی نیست. و فقّاع] به مسکر ملحق میشود اگرچه فرض شود که مسکر نیست. و اگر مسکر از دو چیز و بیشتر ساخته شود در شرب آن یک حدّ میباشد.» [۱۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۵۱۱، کتاب الحدود، الفصل الرابع فی حد المسکر، القول فی موجبه و کیفیته، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.
۵ - پانویس۶ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۷۰۸، برگرفته از مقاله «فقاع». • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |